اقتصاد۲۴ - فعالیتهای انتخاباتی چه در میان اصولگرایان و چه اصلاح طلبان، فعلا فردی است و هنوز تکلیف هیچ حزب و جریانی مشخص نیست؛ در این بین هرچه هست، گمانه زنیها و احتمالات است. احمدینژاد و یارانش از یک سو، ورود گزینه نظامی به پاستور از سوی دیگر و فضای مهآلود اصلاحطلبان و خیز بلند اصولگرایان برای خرداد پرحادثه از سوی دیگر به بستری برای تحلیلها و گمانهزنیها تبدیل شده است.
گزینههای متعددی برای حضور در پاستور از سوی رسانهها به محل گمانهزنی تبدیل شدهاند و بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که اصولگرایان با دست پُر به انتخابات ۲۸ خرداد ورود میکنند و در سایه عدم مشارکت مردم، بخت بلندی برای پیروزی دارند. اما به واقع در اردوگاه اصولگرایان چه خبر است؟
احمد کریمی اصفهانی، فعال سیاسی اصولگرا قرار بود به این سوال پاسخ دهد، اما او آنقدر دل پری از مسئولان کشور داشت که موضوع مصاحبه ناخواسته به سوی انتقادات او از مدیران رفت؛ انتقاداتی که حتی به برخی از آنها اتهام جاسوسی و وابستگی و مامور بودن زده شده است. متن این گفتگو را در ادامه میخوانید.
*کمتر از ۸ ماه تا زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایران باقی مانده است و احزاب و گروههای سیاسی نیز کمابیش فعالیت سیاسی خود را برای انتخابات شروع کردهاند، با توجه به شرایط موجود روز، اعم از وضعیت اقتصادی، سیاسی و با توجه به در پیش بودن انتخابات آمریکا، انتخابات ریاست جمهوری ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
-در ایران ۲ گروه هستند که یک زمانی به عنوان چپ و راست و یک زمانی به عنوان اصلاحطلب و اصولگرا همواره در حال فعالیت بودند و برخی مواقع به صورت نادر یک جریان سومی هم وارد میدان شده، اما در واقع در یکی از این دو گروه حل شده است، در نهایت ۸ ماه تا انتخابات هنوز شاهد فعال شدن گروههای سیاسی نیستیم.
هنوز هیچ گروهی به طور جدی وارد عرصه انتخابات نشده است. اصلاحطلبان با توجه به شرایطی که در این مدت پشت سر گذاشتهاند نه خودشان نه مردم آنچنان داعیه کاندید شدن ندارند و مصلحت نمیبینند که تنور انتخابات را داغ کنند. مردم خود باید یک نوع اقبالی را به گروهها نشان دهند تا همین مسئله باعث سرعت گرفتن کار میشود. حدود ۶۰ درصد از جامعه از قشر خاکستری هستند و اصلاحطلبان و اصولگرایان زمانی میتوانند پیروز انتخابات باشند که اقبال قشر خاکستری را به خود جلب کنند.
واقعیت این است که مردم میخواهند زندگی کنند و درگیر معیشت زندگی خودشان هستند. این قشر خاکستری برخی مواقع با وعدهها حرکت میکند. برخی مواقع این خلاء را اصلاح طلبان پر میکنند و مردم به سمت آنها میروند، یک زمان اصولگرایان این خلاء را پر میکنند و خاکستریها به سمت آنها جذب میشوند. البته در بسیاری از مواقع شاهد فریب و جنایتهای بزرگی هم در این وعده وعیدها هستیم، مانند دوره نهم و دهم.
اکنون معتقدم شرایط به گونهای است که قشر خاکستری آنطور که باید پای کار نیست و ممکن است درصد آن از ۶۰ درصد هم فراتر رفته و نزدیک به ۷۰ درصد رسیده است. البته مشکل جامعه ما این است که حافظه تاریخی قوی ندارد و نمیتواند وعده و شعارهای مسئولین را بررسی کند و ببیند کدام یک از این وعدهها عملی شده است. شخصا معتقدم از ابتدای انقلاب تاکنون هیچ رئیسجمهور ایدهآلی را نداشتیم و حتی رهبری را هم رئیسجمهور نمیدانم چرا که در آن زمان جایگاه ایشان تشریفاتی بوده و فرد اجرایی نخست وزیر بوده است.
ما سال به سال باید وضعیت بهتری را برای مردم شاهد باشیم، اگر مردم سال قبل ۱۰ مشکل دارند، سال بعد باید ۹ مشکل شود، اما متاسفانه در همه مسائل اعم از اقتصادی، سیاسی و اجتماعی به شدت عقبگرد داشتیم. ما حدود ۷ درصد منابع جهانی و ۱ درصد جمعیت جهانی را داریم و با این قبیل مشکلات روبرو هستیم، از سوی دیگر برخی از کشورها هستند که روندی کاملا برعکس ما را دارند، اما بسیار پیشرفته هستند و تراز مثبت جهانی هم دارند. ما با این منابع قوی که داریم، اما مدیریت خوبی نداریم و حتی مسائل اجتماعی را هم حل نکردهایم.
همین مسائل باعث شده تا در فرصت کمی که تا انتخابات باقی مانده فضا به شدت سرد باشد. کسی که برای انتخابات میآید باید یک برنامه منسجم داشته باشد، نه اینکه به اسم و رسم او رای بدهیم. ۸ سال از رئیس جمهوری روحانی میگذرد و همه تلاشمان برای به سرانجام رساندن برجام بود، اما شرایطمان روز به روز از آن چیزی که مدنظر داشتیم دورتر میشد.
ما هر زمان که بر نیروی داخلی تکیه کردیم پیروز شدیم، اما هر زمان که به نیروهای خارجی متوسل شدیم کاری از پیش نبردیم، آمریکا و برخی از کشورها بارها سعی کردند تا ایران را چندپاره کنند، اما نتوانستند، اکنون عراق یک ایران کوچک است، یا مثلا سوریه به بخشی از ایران تبدیل شده است.
آمریکا بارها تلاش کرد محور مقاومت را بشکند و از آن طریق ایران را تحت فشار قرار دهد، اما نتوانست. همین یمن تا چند وقت قبل فقط ایالت یمن بود، اما اکنون قدرت شیخهای بیتدبیر را در هم شکسته است. یمن با وجود اینکه تمام زیرساختهایش فروپاشیده، اما همچنان ایستاده است، اما این ایستادگی با حمایت کیست؟ غیر از اتکا به ایران است؟ هرگز. میخواهم بگویم که دشمن در همه زمینهها علیه ایران ناکام شده است و آخرین هدفی که انجام میدهد تحریمها است و به دنبال ایجاد نارضایتی است.
بارها گفتم که تحریمها ۲۰ درصد تاثیر دارد و ۸۰ درصد باقی مانده تاثیر سوء مدیریت، بیتدبیری، فساد و عدم مدیریت صحیح است که اگر این موارد را نداشتیم، میتوانستیم آن ۲۰ درصد را خنثی کنیم. معتقدم که برخی از این سوء مدیریتها عامدانه است، وگرنه دلیلی ندارد ما همچنان پشت سر آمریکا سینه بزنیم. دلیلی ندارد که احمدی نژاد ۸ سال در سازمان ملل شو بازی کند. بارها گفتم و بازهم میگویم شک دارم که احمدینژاد وابسته نباشد و احتمال دارد وگرنه هیچ دلیلی نداشت مسئله اسرائیل و هولوکاست را مطرح کند.
*فکر نمیکنید طرح این سخنان بیش از همه گریبان خودتان را بگیرد، زیرا شما در سالهای ابتدایی دولت نهم از حامیان احمدی نژاد بودید...
-خیر، اصلا به این فکر نمیکنم، معتقدم اگر خطا و فسادی رخ دهد، حتی اگر برادرم باشد باز هم باید از او انتقاد کنم و این مسائل را بازگو کنم. انسان آزاده برایش تفاوتی ندارد که فرد مورد حمایتش چه کسی است، اگر خطایی رخ داده باید گفته شود و اولین نقدها را باید از جناح خود داشته باشد. احمدینژاد کاری کرد که مردم دیگر نتوانستند زندگی کنند. از لحاظ اقتصادی بدترین کارها از سوی احمدی نژاد صورت گرفت. زمینه ظهور دیکتاتوری این است که به خرد جمعی و قانون پایبند نباشید و احمدی نژاد همین کار را در خصوص حاملهای انرژی انجام داد و هیچکس هم نبود که یقه او را در مجلس بگیرد که این چه کاری است که انجام میدهی!
او با اجتهاد شخصی خود مسائل را پیش برد. جدا از مسائل اقتصادی و اجتماعی و بینالملل که به شدت عملکرد بدی داشت، حتی در مسائل اعتقادی هم روند عجیبی را بنیان گذاشت. صندلی خالی گذاشتن برای امام زمان، راه رفتن در جنگل برای دیدن امام زمان، هاله نور و ... مسائلی بود که اگر جلویش گرفته نمیشد ممکن بود عواقب خطرناکی را به همراه داشته باشد.
هیچ یک از روسای جمهور جز احمدینژاد از رهبری تذکر نگرفته بود، آن هم برای مشایی و بقایی! احمدینژاد مکررا میگفت یک روح در سه بدن هستیم. با توجه به محکومیت این دو نفر، احمدینژاد بازهم از این دو حمایت میکرد. معنای این اتفاق چیست؟
در همان زمان قرار بود که درآمدهای حاصل از حاملهای انرژی را ۳۰ درصد به بخش تولید و ۷۰ درصد را به دهکهای پایین جامعه بدهد، اما هیچ برنامهای برای این امر از سوی مجلس تصویب نشد و او با عملکرد خود زیربنای کشور را نابود کرد. ضمن اینکه تا به حال اصلا رخ نداده بود که قیمت نفت آنقدر بالا برود که ما در ۸ سال به اندازه ۲۴ سال درآمد داشته باشیم. با ارزی که در آن سال وارد کشور شد، آنچنان میتوانستیم زیربنای کشور را بسازیم به نحوی که اکنون حتی یک بیکار در کشور نداشته باشیم. بیکاری یعنی فساد، اعتیاد، قتل و غارت!
بیشتر بخوانید: کدخدایی: ثبتنام زنان در انتخابات ریاست جمهوری بلامانع است
احمدینژاد از کسانی است که بیشترین میزان بیکاری را ایجاد کرد. او به جای اینکه ارز را به بخش تولید دهد، مردم را برای ۵۰ هزار تومان تبدیل به گدا کرد، اگر شغل ایجاد کرده بود به جای ۵۰ هزار تومان آن فرد ۳ میلیون تومان دریافت میکرد.
اکنون هم مجلس بار دیگر اعلام کرد که به ۷ دهک کالا برگ میدهد، که معتقدم با این کار حتما بار دیگر تورم ایجاد میشود و مشکلات بیشتری را برای مردم ایجاد میکند. اما بالاخره مجلس انقلابی با یک حرف چنین تصمیمی را میگیرند بدون اینکه کار کارشناسی انجام دهند. این هزینه باید برود در بخش تولید که برای همین نیازمندان اشتغال ایجاد شود.
همه این مسائل باعث شده انتخابات با سردی مواجه شود و شخصا به عنوان عضوی از اصولگرایان میگویم در جبهه اصولگرایان هم خبری از انتخابات نیست و اگر جلسهای برگزار میشود صرفا برای رفع تکلیف است و به هیچ تصمیم خاصی نرسیدهایم و تا جایی که اطلاع دارم وضعیت اصلاحطلبان نیز به همین صورت است. برخی مواقع فکر میکنم ما اگر هیچ مسئولی نداشته باشیم وضعمان از اینی که هست بهتر خواهد بود.
همفکران شما گفتهاند که با آمریکا بدون پیشفرض مذاکره نمیکنیم، در خصوص یمن و ... نیز مذاکرهای با آمریکا نداریم، حتی اگر دلار ۷۰ هزار تومان شود. زیرا آنها جنایتکار هستند. آیا شما با این تفکر موافق هستید؟
نه ما هیچگاه با مذاکره مخالف نیستیم. اما مگر با کسی که مذاکره کردیم و بیتعهدی کرده بار دیگر مذاکره میکنند؟ نمیشود با کسی که چنین سابقهای دارد مذاکره کرد.
*بحث این نیست که در آمریکا غرق شویم، اما مشکلات عدم مذاکره هم برای مردم است. دلار ۵۰ هزار تومانی ضرری برای مسئولین ندارد، آنها که مشکل مالی ندارند. تمام آسیب و مشکلاتش برای مردم خواهد بود.
-اصلا قبول ندارم که این مشکلات به آمریکا ربطی داشته باشد. ما مذاکره کنیم یا نکنیم، وضعیت به همین شکل خواهد بود و مشکل از سوی مدیران خائن و فسادهای پی در پی است. مسئله این است اگر قرار باشد بگوییم آمریکا برای ما رحمت میآورد، اصلا اینگونه نیست. در یک مقطعی قرار بود لیبی تمامی مسائل هستهای خود را کنار بگذارد تا آمریکا با آنها مذاکره کند. اما اینطور نشد. ما به هیچ عنوان چنین فریبی را نخواهیم خورد. تا زمانی که خانواده شهدا هستند اجازه نخواهند داد چنین اتفاقی رخ دهد.
*مفهوم این استدلال را نمیفهمم. یعنی خانواده شهدا میخواهند دلار به ۶۰ هزار تومان برسد؟
-نه اینگونه نیست. رهبری مکرر برای حفظ پول ملی توصیه کردند. عدم صداقت مسئولین و عدم مدیریت صحیح مسئولان باعث ایجاد چنین مشکلاتی برای کشور شده است. شک ندارم که برخی از مسئولین ما در دستگاههای مختلف خائن هستند که وضعیت کشور به این روز افتاده است.
مگر آمریکا گفت مردم به بورس اعتماد کنید و وارد بورس شوید؟ مسئولین گفتند و با این کار مردم را بدبخت کردند و جیب مردم را خالی کردند. مسئولان از این غلطهایی که در حق مردم کردند باید در پیشگاه خدا توبه کنند.
از همین رو من فکر میکنم که انتخابات سختی را در پیش رو داریم و نه اصلاح طلب و نه اصولگرا نمیتوانند به راحتی مردم را جذب کنند، باید برنامههای قانع کنندهای داشته باشند.
*به صحبتهای خود شما برمیگردم، با توجه به اینکه ۸ ماه تا انتخابات باقی مانده است، آیا فکر میکنید گشایشهای سیاسی اجتماعی رخ خواهد داد که مردم پای صندوقهای رای بیایند؟
گشایشهای سیاسی اگر بر مبنای اعتماد باشد بله. مسئولان به مردم بگویند که چه خلافهایی کردند و از مردم عذرخواهی کنند و اعتماد مردم را جلب کنند.
*آیا با استعفای روحانی موافق هستید؟
-نه هرگز، روحانی باید کارش را تا پایان مهلت قانونی ادامه دهد، زیرا نه تنها در دنیا نیاز به ثبات داریم، بلکه روحانی باید بماند و در آخر دوره پاسخگوی عملکرد خود باشد.